راهبرد اصلاحطلبان در بازتولید ادبیات عبور از خطر
به گزارش گروه سیاسی فرهنگ نیوز، "مجلس دهم باید مجلس بزرگان باشد"، " مجلس دهم باید مجلس عقلا باشد"، " مجلس دهم باید مجلس اصلاح طلبان باشد"، گزاره هایی از این دست نقل مجالس و اظهارات کسانی شده که در انتظار اسفندماه نشسته اند و از مجلسی می گویند که بیش از 12 سال است که به کام آنها نچرخیده است.
در این میان، ایجاد فوبیا از مجلس اصولگرایی توسط اصلاح طلبان در صدر یکی از اولویت های اصلی آنها در مبارزات انتخاباتی مجلس دهم قرار گرفته است. در این راهبرد می بایست چهره ای از مجلس کنونی به نمایش گذاشته شود تا افکار عمومی به سمت اصلاح طلبان و حامیان دولت گرایش پیدا کنند. چهره ای که در آن نمایندگان کنونی تندرو و ضد منافع کشور لقب داده می شوند و تمامی خسارت ها وخسران های داخلی و خارجی در چند سال اخیر به آنها نسبت داده می شود.
آنها، مجلس کنونی را عامل اصلی عدم تحرک دولت تدبیر و امید و توسعه کشور می دانند که نمایندگان آن هیچ درکی از موقعیت کشور ندارند و در حال زد وبندهای سیاسی و اقتصادی هستند. ایجاد چهره ای ناکارآمد از مجلس کنونی در اذهان مردم و دادن نسخه شفابخش اصلاح طلبی برای تمامی دردهای کشور، در حال اجرایی شدن است.
این فرآیند از شروع دولت یازدهم آغاز شد. دوقطبی تندرو- میانه رو شکل گرفت. در این دوقطبی، نیروهای اصولگرا و منتقد و مخالق دولت در قطب تندرو جای گرفتند و در قطب دیگر، اصلاح طلبان، حامیان دولت و توابین اصولگرا جای داده شدند. توابین اصولگرا کسانی هستند که از نظر دوقطبی سازان، در حمایت از دولت و برنامه های آن گام برمی دارند و اظهار نظر می کنند.
در ادامه پروژه دوقطبی سازی فضای سیاسی کشور و تندرو نامیدن تمامی منتقدان و مخالفان دولت که مخالف اصلاح طلبان نیز ارزیابی می شدند، در موضوعاتی مانند، مذاکرات هسته ای و سوال و استیضاح وزرای دولت، این دوقطبی سازی پررنگ تر شد. بر اساس این روند، نمایندگان مخالف از بازماندگان تفکر دولت قبلی هستند که باید آنها را در انتخابات پیش رو تسویه کرد. همچنین کار تسویه بازماندگان احمدی نژاد در دولت نیز باید با سرعت بیشتری در آستانه انتخابات پیگیری شود. تغییر استانداران، فرمانداران و بخشداران و مدیران دولتی، در این راستا صورت گرفته است تا تفکر احمدی نژادیسم در دولت باقی نماند.
ایجاد ترس از آینده در صورت باقی ماندن ترکیب فعلی مجلس، در انتخابات گذشته نیز تکرار شده است. در سال 88، یکی از کاندیداهای اصلی فتنه، در مقابل دوربین حاضر شد و دلیل حضور خود را خطراتی گفت که ایران را به خاطر مدیریت احمدی نژاد، تهدید می کنند. در انتخابات ریاست جمهوری 92 نیز با بیان اینکه کشور در لبه پرتگاه قرار دارد و ادامه تفکر و مدیریت مشابه احمدی نژاد که منظور سعید جلیلی بود، ایران را به درون دره پرتاب می کند، خود را ناجی ملت و کشور معرفی کردند.
در تبلیغات ریاست جمهوری 92، حامیان دولت فعلی اعلام می کردند که احمدی نژاد و سیاست های آن در 8 سال زمامداری دولت، باعث رکودهای بزرگی در اقتصاد شده است و نسخه 100 روزه برای خروج از بحران را ارائه دادند. در سیاست داخلی و خارجی نیز تجویزهایی داشتند که ایران را از انزوا خارج کرده و به پاسپورت ایرانی عزت دوباره تزریق خواهند کرد. هر چند بررسی این ادعاها در این یادداشت مدنظر نیست اما دو سال مدیریت دولت نشان داد آنچه در اقتصاد انجام داد، به رکود عمیقی ختم شده و در سیاست خارجی نیز، کشوری مانند عربستان هر روزه برای ایران رجزخوانی می کند بدون اینکه پاسخ درخوری از سوی دستگاه دیپلماسی به آنها داده شود و همچنین، کشورهای کوچک جهان نیز در دادن ویزا به ایرانیان طاقچه بالا می گذارند. ایران هراسی که مسئولان سیاست خارجی قول کاهش آن را با مذاکره و تعامل داده بودند با نگاهی به رسانه ها و شبکه های اجتماعی، مشاهده می شود که این سیاست از سوی کشورهای غربی و عربی دنبال می شود بدون اینکه تغییری در آن حاصل شده باشد.
حال در آستانه انتخابات مجلس دهم و خبرگان رهبری، حجم گسترده ای از ادبیات خطر و عبور از آن توسط اصلاح طلبان و حامیان دولت تولید می شود. با نگاهی به اظهارات شخصیت های اصلاح طلب آنها ترکیب فعلی مجلس را افرادی نالایق و ناآگاه معرفی می کنند و ضرورت ورود افراد عاقل و با سواد را گوشزد می کنند که از قضا خود را دسته دوم معرفی می کنند.
صدای آژیر خطر اصلاح طلبان در آستانه انتخابات معمولا با صدای بلندی شنیده می شود. اصلاح طلبان اعلام می کنند که اگر ترکیب مجلس بعدی تغییر نکند و آن چیزی نشود که مدنظر آنهاست، کشور به قهقرا می رود و اقتصاد و سیاست و فرهنگ بر روی زمین می مانند. آنها لزوم پیشبرد توسعه و پیشرفت کشور را هماهنگی مجلس و دولت می دانند. مجلس باید بر اساس این راهبرد، به مجلس همسو با دولت و حتی پیشروتر از دولت تبدیل شود. اسحاق جهانگیری، معاون دولت و عضو اصلاح طلب آن، در ابتدای سال عنوان کرده بود که ترکیب مجلس بعدی باید همسو با دولت باشد وگرنه بسیاری از برنامه ها عملی نخواهد شد.
اما مجلس کنونی که منتخب مردم در 4 سال قبل هستند، چرا در حال حاضر در سیبل انتقادات و توهین های مخالفانشان قرار دارند و آنها را ضد منافع ملی و بدون اندیشه می خوانند. در همین مجلس بیشترین همکاری ها با دولت یازدهم صورت گرفت. وزاری پیشنهادی حسن روحانی در زمان رای به کابینه، رای های بالایی گرفتند، دو برنامه بودجه تصویب شد و مهمتر از آن، مذاکرات هسته ای و نتیجه آن یعنی برجام، از مجلس کنونی عبور کرد. وظیفه ذاتی مجلس در نظارت و تصویب طرح ها و لوایح بر اساس برنامه ها انجام شد. در تمامی مجالس با توجه به تعدد نمایندگان انتقادهایی در نحوه عملکرد وارد است اما اینکه گفته می شود این مجلس کشور را در وضعیت خطیری قرار داده و باید ترکیب آن تغییر کند تا ایران به چاه نیفتد، آدرس غلطی است که اصلاح طلبان و حامیان دولت، برای تسخیر کرسی های مجلس به این شیوه غلط، به مخاطبان می دهند.
باید یادآوری کرد که اصلاح طلبان، تجربه کسب اکثریت مجلس را در دوره ششم دارند. عملکرد آن مجلس به نحوی افراطی بود که صدای رئیس دولت اصلاحات و رئیس مجلس آن دوره را نیز درآورده بود. طرح برخی از مسائل در مجلس توسط نمایندگان افراطی باعث شد تا مجلس به کمپین مبارزه با نظام تبدیل شود و تهدیدات هر روزه آنها برای استعفاء، بسیاری از طرح ها و لوایح اجرایی و اقتصادی کشور را با چالش روبه رو ساخته بود.
نظرات شما عزیزان: